تبدیل شوندگان بدون هیچ شک و تردیدی یکی از محبوبترین و پُر طرفدارترین فرنچایزهای تاریخ سینماست. اثری که حداقل به کارگردانی مایکل بی، توانسته بود چه در فروش و چه در ساخت یک اثر با کیفیت، عملکردی عالی داشته باشد. البته بعد از افتضاح Transformers: Rise of the Beasts مخاطبین کمی نسبت به روند خوب این فرنچایز نا امید شده بودند که با انتشار Transformers One این نا امیدی نیز کنار رفت. چرا که Transformers One اثری فوقالعاده تماشایی، هیجانانگیز و حماسی است که در روایتی بسیار دیدنی ما را به منشا تمامی اتفاقاتِ تبدیل شوندگان میبرد. جایی که حماسه آپتیموس پرایم شکل میگیرد.
اینکه سازندگان تصمیم گرفتند با پیش درآمدی به سراغ داستان تبدیل شوندگان بروند قطعا تصمیمی سخت بوده است. به هر حال شخصیت آپتیموس پرایم طی سالهای بسیار برای مخاطبین شکل گرفته و اگر کارگردان نمیتوانست جوانیِ آن آپیتموس پرایم همیشگی را خلق کند، قطعا فرنچایز آسیب جدی میدید. اما از همان آغاز داستان و در پلان به پلان Transformers One دقیقا آپتیموس پرایمی شکل میگیرد که همه ما با آن آشنا هستیم. شخصیتی که تمامی فاکتورهای قهرمان دراماتیک را دارد و جذبه رهبری او نیز بیهمتاست. Transformers One نیز سعی میکند همه این فاکتورها را تشریح کرده و به ما بگوید که چرا و چگونه آپتیموس پرایم به آنی تبدیل شد که میشناسیم. مثلا در افتتاحیه و در آن تعقیب و گریز هیجانی و جذاب، در بک گراند تصویر، سیاره سایبرتران برای مخاطب ساخته میشود. سیارهای از رباتها که سالهاست منبع انرژی خود را از دست داده و برای تامین انرژی رباتها میبایست کارگرانی به درون زمین رفته و منابع مخصوص این انرژی را استخراج کند. آپتیموس پرایم ما نیز جزوی از همین کارگرهاست. اما نسبت به شخصیت هیروتیک خود، نمیتواند این طبقه و این نوع زندگی را قبول کند. پس همیشه در تکاپو برای پیشرفت، هیجان و افتخار است. در راستای همین میلها، آپتیموس پرایم تصمیم میگیرد در مسابقهای که مخصوص پرایمهاست شرکت کند. مسابقهای فوقالعاده هیجانانگیز و تماشایی که با موسیقی متن مناسب، موفق میشود سکانسی به یادماندنی را خلق کند. بعد از این مسابقه نیز قهرمان داستان ما در مسیری قرار میگیرد که قرار است زندگیاش را تغییر دهد. او برای یافتن منبع انرژی گمشده عازم سفری حماسی میشود.
با پیشبرد داستان در این سفر حماسی شخصیتهای نوستالژیک این فرنچایز نیز کم کم به داستان اضافه میشوند. قطعا اولین و مهمترین کاراکتر مهم بعد از آپتیموس پرایم، دی ۱۶ است. کسی که بخش عمدهای از داستان این فرنچایز را شکل داده و اینبار همچون داستانهای حماسی قرن ۱۶ میتوان به گذشته رفته و دلیل شرورت این کاراکتر را فهمید. دومین شخصیت مهم الیتا ۱ است که در خط داستانی تبدیل شوندگان حضور پُر رنگی دارد. بعد از این کاراکترها، شاید محبوبترین و دوست داشتنیترین کاراکتر دنیای تبدیل شوندگان یعنی بامبلبی (بی۱۲۷) نیز در این انیمیشن حضور دارد. کسی که از ابتدای حضورش در Transformers One رنگ و بوی تازهای به اثر داده و با دیالوگهای بامزه و خندهدار توانست ریتم خوب انیمیشن را حفظ کند. البته وقتی میتوان به شخصیت پردازی خوب این اثر پی برد که نگاهی کامل به فرنچایز داشته باشیم. مثلا شخصیت بامبلبی دقیقا همانی است که مایکل بی به تصویر کشیده بود. یا شخصیت خوفناک دی ۱۶(مگا ترون) که در این اثر آرام آرام شکل گرفته و منبع دشمنی خونین او با آپتیموس پرایم نیز آشکار میشود. اینها المانهایی است که Transformers One را کمی نوستالژیک کرده و این موضوع قطعا برای مخاطبین قدیمی تبدیل شوندگان جذاب است.
نکته مهمی که فکر میکنم بسیار مهم است؛ قدرت نویسنده Transformers One در خلق حماسه است. قطعا سازندگان این انیمیشن بلد بودند که چگونه حماسه را به عنوان یکی از پایههای اصلی Transformers One قرار داده و آن را توسعه دهند. دقت کنید که برای خلق حماسه نیازمند کاراکترهای هیروتیک است، نیازمند موسیقی متن پُر ابهت و درنهایت نیازمند داستانی است که بتواند این قهرمانپروریها را به نتیجه رسانده و داستان را به فرم نهایی خود نزدیک کند. همانطور که نوشتم از بابت کاراکتر، Transformers One عالی است (جلوتر کمی نقد وارد خواهم کرد). موسیقی برایان تایلر نیز مثل همیشه عالی است. فیلمنامه هم به صورت فشرده نوشته شده ولی در کل عالی است و همه اینها در روند دیالکتیکی خود، به خلق یک حماسه و داستان هیروتیک انجامیده است. مثلا پروسه فهمیدن خیانتِ سنتینل پرایم و تصمیم برای سرنگونی او باعث میشود شخصیتهای داستان ما در مسیر قهرمان شدن قدم برداشته و در پایان نیز در نبردی قهرمانانه و حماسی این اپیک بودنِ داستان دوچندان میشود. پس چنین میشود نوشت که Transformers One در بحث خلق حماسه دست کمی از شاهکار ندارد. مخصوص با توجه به اینکه در پایان اوراین پکس به روشی بسیار تماشایی تبدیل به آپتیموس پرایم میشود. و یا اینکه چگونه دی ۱۶ از یک رفیق دوست داشتنی تبدیل به دیکتاتوری خونخوار و شرور میشود. تبدیل دی ۱۶ به مگاترون دقیقا نمونه بارز مثالی است که نیچه گفت: به هنگام مبارزه با هیولا باید مواظب بود که خود تبدیل به هیولا نشوی.
یکی از نخستین اعتراضات به Transformers One این بود که چرا اثر “انیمیشن” شده؟ چرا فیلم نه؟ شاید واقعا سوال مهمی باشد اما وقتی که اثر را تماشا میکنیم، پی میبریم که مدیوم انیمیشن نه اینکه به اثر صدمه نزده بلکه باعث پیشرفت آن هم شده است. اول اینکه در این اثر برخلاف کل فرنچایز، خبری از انسان نیست. از طرفی هم تبدیل شوندگان همیشه مدیون تکنولوژی و پرده سبز بودهاند. پس وقتی که قرار است همهچیز پرده سبز باشد و انسانی هم در کار نیست، چرا انیمیشن نه؟ آن هم انیمیشنی بسیار با کیفیت و درجه یک که تمامی پلانها را با دقت کار کردهاند و عملا هیچ ایرادی نمیشود از تکنیک تصویر گرفت. حتی کمپوزیسیون تصویر هم فوقالعاده تماشایی و درست است که در ترکیب با موسیقی متن برایان تایلر به راستی با چیز خوبی طرف هستیم. از سوی دیگر صدا بازیگران این انیمیشن هم توانستهاند عملکرد خوبی داشته و لذت ما را دو چندان کنند. گروه گروه صداپیشگانی که شامل کریس همسورث، برایان تایری هنری، اسکارلت جوهانسون، کیگان-مایکل کی، استیو بوشمی، لارنس فیشبرن، و جان هم میشوند.
در پایان هم سازندگان اعلام کردهاند که این انیمیشین ادامهدار خواهد بود. در آوریل ۲۰۲۳، دی بوناونتورا اعلام کرد که بحثهایی برای گسترش تبدیلشوندگان یک به سهگانهٔ سینمایی وجود دارد. تا ژوئن آن سال، او تأیید کرد که داستان برای تکامل در سه فیلم برنامهریزی شده است. در سپتامبر ۲۰۲۴، دی بوناونتورا تأیید کرد که در صورت موفقیت فیلم، دنبالهای برای تبدیلشوندگان یک خواهند ساخت و فیلمسازان در حال ابداع ایدههایی برای دنبالهای شخصیتمحور مانند فیلم قبلی هستند. پس اگر دوستدار انیمیشن و داستان تبدیل شوندگان هستید، شک نکنید که روزهای خوبی پیش روست.
بگذارید چنین بنویسم که بنده به شخصه از تماشای Transformers One به شدت لذت بردم. مخصوصا در نبردهای پایانی و آن حماسه آپتیموس پرایم. اما در مقام منتقد متوجه مشکلی شدم که تمامی مشکلات اثر زیر مجموعه آن قرار میگیرد. ایراد اصلی Transformers One فشرده بودنِ بیش از حد داستان است! بگذارید کمی بیشتر در این باره بحث کنیم. ما بعد از آشنایی با کارگران معدن و همچنین مسابقه بزرگ و نبرد پایانی تنها یک ساعت زمان طی کردیم! یعی این همه اتفاق مهم در عرض یک ساعت! به نظر من اگر Transformers One یک انیمیشن سریالی مثلا ۱۰ قسمته میشد، میتوانست هر یک از گرههای داستان را گسترش داده و به صورت اصولی به هر کدام بپردازد. مثلا باید بیشتر به کارگران معدن و سختی زندگی آنها پرداخته میشد تا پروسه دیکتاتور شدن دی ۱۶ هم فرم جدیتر به خود میگرفت. و یا قیام کارگران معدن بر علیه طبقه حاکم را در این صورت بهتر و واقعیتر میشد تجربه کرد. مسابقه بزرگ یکی از نکته عطفهای مهم داستان است که میشد بیشتر به آن پرداخته و شور و هیجان شهر را به تصویر کشید. یا مثلا بر روی رابطه چهار کاراکتر اصلی، ابدا کار نشده و نمیتوان بعضی جاها این رفاقت و وفاداری را فهمید. مثلا وفاداری بامبلبی به آپتیموس پرایم. یا داستان رفاقت آپیتموس پرایم با مگاترون و پروسه جدا شدنِ این دو از هم. پس اگر سازندگان Transformers One تصمیم میگرفتند کمی از فشرده بودنِ داستان خود کم کنند، بهتر میتوانستند نتیجه گرفته و همه المانها را میشد گسترش داد. از پرایمهای اصلی گرفته تا رابطه دو دوست دیرینه و حتی زندگی بامبلبی و حتی بهتر میشد به دشمن اصلی سیاره سایبرتران هم پرداخت. اما متاسفانه Transformers One از همه اتفاقات مهم داستان، از هر کدام کمی را به ما نشان میدهد.
در پایان چنین میشود گفت که انیمیشن Transformers One اثری فوقالعاده تماشایی و جذاب است که توانسته در مقام پیش درآمدی بر دنیای تبدیل شوندگان، سنگ تمام بگذارد. داستان، فیلمنامه، موسیقی متن، صدا بازیگران و در کلامی ساده همهچیز عالیست و شک نکنید که شما نیز از تماشای این اثر حماسی و درست و حسابی لذت خواهید برد. البته همانطور که در نقد عنوان کردم؛ تنها ایرادِ Transformers One، فشرده بودنِ بیش از حد داستان است که باعث میشود بعضی جاها مخاطب نتواند به اثر احساس نزدیکی کند. اگر سازندگان Transformers One تصمیم میگرفتند تا کمی بیشتر داستان را گسترش دهند، بهتر و بیشتر میشد با اثر احساس نزدیکی کرده و به فرم آن نزدیک شد. با این حال و با وجود این ایراد بزرگ، Transformers One عالی است.
نمره نویسنده به انیمیشن: ۸ از ۱۰