نقد و بررسی فیلم Gladiator II | در ستایش «گلادیاتور»

۲۴ سال پیش بود که برگی از تاریخ سینما به دست فیلم «گلادیاتور» نوشته شد. «گلادیاتور» فیلمی بود که پس از سال‌ها توانست ژانری مُرده را دوباره زنده کند و تمام فیلم‌های درام-تاریخی-حماسی که پس از آن ساخته شدند بدون شک بخشی از موجودیت خود را مدیون ریدلی اسکات و فیلم بزرگ «گلادیاتور» هستند. اکنون ریدلی اسکات ۸۷ ساله پس از ۲ دهه دنباله‌ای ساخته تا به یکی از موفق‌ترین و بهترین آثار خودش ادای احترام کند.

داستان فیلم «گلادیاتور ۲» ۱۶ سال پس از وقایع فیلم «گلادیاتور» و مرگ باعزّت ماکسیموس رقم می‌خورد. جایی که دیگر هیچ اثری از روم رؤیایی مارکوس اورلیوس و ماکسیموس (راسل کرو) نیست و دو امپراتور ظالم و فاسد صاحب قدرت شده‌اند و شبانه‌روز در پی جنگ و فتح سرزمین‌های گوناگون هستند؛ در حالی که اوضاع داخلی مردم در بدترین شرایط است. حال در پی سیاست‌های کشورگشایانۀ امپراتور‌های دوقلو، گتا و کاراکالا، ژنرال آکاسیوس در حال تدارک حمله به تنها شهر آزاد از آفریقاست. جایی که هانو (پل مسکال) و همسرش آریشات با لشکری از سربازان سعی در مقابله با ارتش روم را دارند.

فیلم «گلادیاتور ۲» با تیتراژی زیبا آغاز می‌شود. تیتراژی که به صورت نقاشی، چندین قاب از فیلم «گلادیاتور» با نقش آفرینی ماندگار «راسل کرو» را بازنمایی می‌کند تا خاستگاه فیلم را نمایش دهد. نکتۀ حائز اهمیت در رابطه با تیتراژ امیدوارکنندۀ فیلم این است که ریدلی اسکات نشان می‌دهد در این فیلم قرار است احترام فراوانی به نسخه اصلی بگذارد و همین مورد باعث آسودگی خیال طرفداران برای دنبال کردن وقایع فیلم است.

نقد و بررسی فیلم Gladiator II | در ستایش «گلادیاتور» - گیمفا
تیتراژ فیلم «گلادیاتور ۲» صحنه‌هایی از حضور راسل کرو، واکین فینیکس و کانی نیلسن در فیلم «گلادیاتور» را نمایش می‌دهد.

فیلم با اینسرتی از دانه‌‌های گندم- که تداعی کنندۀ افتتاحیۀ فیلم «گلادیاتور» است- ما را وارد داستان می‌کند. سپس با زوج هانو (پل مسکال) و آریشات آشنا می‌شویم که قرار است به نبرد با رومیان برای دفاع از خاکشان برخیزند. سکانس نبرد آغاز می‌شود. ریدلی اسکات آغاز می‌کند! پس از نیم قرن فعالیت سینمایی، دیگر همگان ریدلی اسکات را به عنوان یکی از کارگردانان بزرگ هالیوود می‌شناسند و با سبک کار او آشنایی کامل دارند. کسی از «گلادیاتور۲» انتظار ساخت یک رومنس و عاشقانۀ قوی ندارد بلکه انتظار سکانس‎‌های اکشنِ تاریخی و حماسی و بیگ-پروداکشن می‌رود که در سینمای حال حاضر کسی به جز خودش نمی‌تواند چنین کاری کند. در اینجا هم افتتاحیه فیلم خوب است و ما را به تماشای فیلم امیدوار می‌کند. گرچه استفادۀ بیش از حد از CGI در همین افتتاحیه هم به چشم می‌خورد و همین موضوع در ادامه باعث افت فیلم از برخی جهات می‌شود. ‌

اما  پس از تیرخوردن آریشات در سکانس نبرد، فیلم به یکباره اسلوموشن می‌شود صحنۀ جنگ را رها می‌کند و به عشق میان هانو و همسرش می‌پردازد که اسم او را فریاد می‌زند و نهایتا با ضربۀ یک سرباز رومی به دریا می‌افتد و در آنجا با یک سکانس سورئالِ ذهنی روبه‌رو می‌شویم که با فیلتری تاریک نمایش داده می‌شود که ظاهرا به عالم برزخ اشاره دارد! تماشای چنین سکانسی در میانۀ آن نبرد حقیقتا اتفاق خوشایندی نیست و دستاورد خاصی هم برای فیلم به همراه ندارد. ریدلی اسکات می‌داند که صرفا با سکانس‌های نبرد نمی‌تواند دل مخاطب را به دست بیاورد و دلیل ماندگاری فیلم «گلادیاتور» هم نه صرفا صحنه‌های درخشان مبارزه بلکه بار احساسی قوی آن فیلم بود. اما در اینجا ریدلی اسکات به هیچ‌وجه نمی‌تواند درام خلق کند و دلیلش هم واضحا فیلمنامۀ ضعیف «دیوید اسکارپا» است. در حقیقت چیزی که باعث می‌شود «گلادیاتور ۲» نتواند به فیلم خوبی تبدیل شود همین تلاش آگاهانه ولی شکست‌خوردۀ فیلم است. «گلادیاتور ۲» از دو جنبه قابل بحث و قابل نقد است. یکی جنبۀ بصری و اکشن فیلم است (که فاکتور مهمی در چنین ژانری می‌باشد) و دیگری فیلمنامۀ اثر –شخصیت‌ها و بار احساسی- است. ریدلی اسکات آگاهانه از تعدد سکانس‌های مبارزه و اکشن کاسته و آن را در اختیار دیالوگ‌ها و شخصیت‌ها می‌گذارد تا بتواند در هر دو جنبه موفق عمل کند. اما متأسفانه این تلاش ریدلی اسکات نه تنها به پرداخت بار احساسی فیلم نمی‌انجامد بلکه باعث افت ریتم و ضربه خوردن جنبۀ اول هم می‌شود.

ریدلی اسکات پارسال فیلم خوب «ناپلئون» را به روی پرده سینما برد که با واکنش‌های منفی زیادی روبه‌رو شد. البته بنده پارسال در استریم ویدئویی «گیمفا» برای فیلم «ناپلئون»، دلایلم را برای دفاع از اثر شرح دادم و علیرغم تمامی ضعف‌های فیلمنامه و اشکالات تاریخی‌اش، آن را از بهترین آثار سال ۲۰۲۳ دانستم. اما اسکات در این فیلم –شاید به دلیل هِیت‌های ناپلئون- سعی کرده به مراتب محافظه‌کارتر عمل کند و نتیجه‌اش شده چنین فیلمی که قطعا جزو فراموش‌شدنی‌ترین آثار اسکات است! در «ناپلئون» اسکات با رویکردی انتقادی به نبرد با ناپلئون بناپارت می‌رود و فیلمی پرشور و به شدت سرگرم‌کننده می‌سازد که از منظر بصری حقیقتا یک شاهکار سینمایی است! اما در «گلادیاتور ۲» ریدلی اسکات از نقطه قوت همیشگی خود، نبرد‌های حماسی، کاسته است تا بار احساسی فیلم را قوی کند که یک اقدام شکست خورده است!

نقد و بررسی فیلم Gladiator II | در ستایش «گلادیاتور» - گیمفا
تصویری از پل مسکال در کنار ریدلی اسکات | فارغ از هر چیزی، عطش ریدلی اسکات ۸۷ ساله به ساخت فیلم‌های جاه‌طلبانه و عشق او به سینما قابل ستایش است.

کمی جزئی‌تر به نقد فیلمنامه و شخصیت‌ها می‌پردازم. از قهرمان داستان آغاز می‌کنم. فیلمنامه از همان ابتدا از او یک کاراکتر وابسته می‌سازد که فارغ از فیزیک بدنی و نطق تندش، در همه حال نگاهش به آریشات است. اما این آریشات که بخشی از هویّت قهرمان داستان است؛ کجای فیلمنامه قرار می‌گیرد؟! فیلم خیلی ساده و در همان ۱۵ دقیقۀ ابتدایی او را حذف می‌کند. سپس این حذف کاراکتر را به انگیز‌ۀ قهرمان تبدیل می‌کند. انگیزۀ قهرمان داستان، نه مبارزه با ظلم و فساد و نه حتی دفاع از خاک غصب شده‌اش، بلکه گرفتن انتقام خون همسرش است. واضح است که انگیزۀ قهرمان، حسّ بیننده را درگیر نمی‌کند چرا که این عشق به هیچ وجه پرداخت مناسبی نداشته است!

اما فیلمنامه برای رهایی از چنین معضلی، در اواسط فیلم به یکباره این عشق را کنار می‌گذارد و انگیزۀ او را نجات روم معرفی می‌کند چرا که ما به شکلی ناگهانی و با پرداختی ضعیف متوجه می‌شویم که «هانو» همان «لوشس»، پسر ماکسیموس دسیموس مریدیوس است! واقعا چنین قهرمانی نمی‌تواند تن و بدن بیننده را بلرزاند و احساسات بیننده را به کار بگیرد و این ایراد واضحا در فیلمنامه است که همان آجر ابتدایی را کج بنا می‌نهد. در ادامه هم چنین تصمیمی باعث می‌شود نیمۀ ابتدایی فیلم بی‌اثر شود چرا که کلّیت موضوع دیگر تغییر کرده است و حالا مشخص شده است که خون رومیان در رگ‌های او جریان دارد و او باید به ناجی این امپراتوری تبدیل شود و علیه این فساد قیام کند.

فارغ از شخصیت‌پردازی ضعیف قهرمان، شخصیت‌های مکمل هم با وضعیتی بد روبه‌رو هستند. برای مثال کاراکتر ژنرال آکاسیوس (پدرو پاسکال) فردی است که دیگر از ظلم و فساد دو امپراتور به ستوه آمده و دیگر نمی‌خواهد به سرزمین‌ها لشکرکشی کند و قصد دارد به صورت درون سیستمی با ارتشش علیه امپراتور کودتا کند. اما همه چیز درمورد این کاراکتر به شکلی سطحی و ظاهری است و فاقد کوچک‌ترین عمقی است.

نقد و بررسی فیلم Gladiator II | در ستایش «گلادیاتور» - گیمفا
علیرغم نقش‌آفرینی خوب بازیگران، فیلمنامه در بحث شخصیت‌پردازی بسیار ضعیف است.

همۀ ما وقتی کست فیلم را دیدیم متوجه شدیم که با یکی از بهترین کست‌های سال در فیلم «گلادیاتور ۲» روبه‌رو هستیم. اما حقیقتا به قدری شخصیت‌پردازی‌ها ضعیف و حتی فاجعه است که پتانسیل همۀ بازیگران هدر رفته است. البته می‌توانیم تصور کنیم که شاید اگر قرار بود بازیگران ضعیفی جایگزین آنها شوند فیلم احتمالا در همان نیمۀ ابتدایی بیننده را پس می‌زد! برای مثال «دنزل واشنگتن» بدون شک یکی از اسطوره‌های بازیگری در سینماست. شخصا پس از نامزدشدن در گلدن‌گلوب امسال برای این فیلم، به شدت مشتاق بودم تا نقش‌آفرینی او را ببینم اما فیلمنامۀ بد اجازۀ درخشش را از او سلب می‌کند. واضحا دنزل دارد تلاشش را می‌کند تا شخصیت را هر جور که شده برای بیننده بسازد اما به قدری شخصیت‌پردازی کاراکتر ضعیف است که تلاش‌های او از کاراکتر بیرون می‌زند و بازیِ یکپارچه‌ای را در طول فیلم از او نمی‌بینیم. «پل مسکال» هم انصافا بازی قابل قبولی در نقش قهرمان ارائه داده است و خصوصا حالت چهره‌اش در برخی نماهای کلوز-آپ تماشایی است. اما همانطور که گفتم واقعا فیلمنامه نفس فیلم و بازیگران را بریده است! در این میان «کانی نیلسن» که تنها بازیگری است که از نسخه اصلی به این فیلم آمده است نسبت به فیلم اول بازی بهتری را ارائه می‌دهد و نقش‌آفرینی قابل قبولی دارد.

اما مشکل فیلمنامه تنها به ضعف شدید در شخصیت‌پردازی خلاصه نمی‌شود. حتی اگر سوتی‌های فیلمنامه را کنار بگذاریم؛ چاله‌های عمیقی در داستان و خود روایت وجود دارد که از حداقل استاندارد‌ها هم پایینتر است. با اینکه همۀ ما می‌دانیم «امپراتوری روم» چه حکومت مقتدر و عظیمی –خصوصا در آن سال‌ها- بوده است اما هر کسی در داخل کاخ هر کاری دلش بخواهد می‌کند و انگار نه انگار که یک حکومت مقتدر مرکزی وجود دارد. کاراکتر ماکرینوس (دنزل واشنگتن) خیلی راحت به کاخ راه پیدا می‌کند و در کمترین زمان ممکن و به شکلی غیرقابل باور به بالاترین درجه امپراتوری هم می‌رسد و حتی امپراتور روم را هم به سادگی بازی می‌دهد و می‌کشد! کاراکتر‌هایی مثل مادر لوشس (کانی نیلسن) که حکم اعدامشان صادر شده به سادگی با هر کسی که اراده کنند رفت‌و‌آمد دارند و از اینها عجیب‌تر سکانسی است که در «کولوسئوم» به سمت امپراتور تیر پرتاب می‌شود! کلا در طول فیلم ما هیچ گارد محافظی از پادشاهان نمی‌بینیم!

فیلمنامه در پرداخت داستان هم بسیار ضعیف است و برای مثال نقشه‌ای که ژنرال آکاسیوس با چندین نفر دیگر برای سرنگونی پادشاهان می‌ریزند خیلی ساده و ابتدایی است و به شکلی مضحک با خبرچینی یک کارگر این اطلاعات لو می‌رود و در سکانسی ضعیف دسیسۀ آنها بدون ذره‌ای تعلیق شکست می‌خورد که البته این ضعف به پای خود کارگردان هم هست.

نقد و بررسی فیلم Gladiator II | در ستایش «گلادیاتور» - گیمفا
فیلمنامه به قدری ضعیف است که حتی در نقش‌آفرینی دنزل واشنگتن هم تاثیر گذاشته است.

اما «گلادیاتور ۲» نام ریدلی اسکات را یدک می‌کشد پس طبیعی است که نقاط قوت کمی نداشته باشد. همانطور که اشاره کردم بدون شک ریدلی اسکات استاد ساخت سکانس‌های بیگ-پروداکشن است. سکانس‌های نبرد در این فیلم کم نیست و کیفیت خوبی هم دارند. یکی از دلایل موفقیت این سکانس‌ها، صداگذاری خیلی خوب فیلم است که احتمالا در میان نامزد‌های اسکار هم قرار خواهد گرفت. انصافا جلوه‌های ویژه سکانس‌ها هم خوب است و مخصوصا سکانس‌هایی که در آب هستند علیرغم کار سخت کارگردان جذاب هستند. اما حقیقتا جلوه‌های ویژه فیلم زیادی است! ریدلی اسکات ۲۴ سال پیش و با جلوه‌های ویژه‌ای که در مقایسه با امروز به مراتب ضعیف‌تر بودند سکانس‌های نبرد درخشانی را کارگردانی کرده بود و حتی در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی او دو فیلم ماندگار «بیگانه» و «بلیدرانر» را در ژانر علمی-تخیلی کارگردانی کرده است اما او در این فیلم ترجیح داده همه کارها را به تکنولوژی CGI بسپارد. این موضوع را می‌توان در بازنمایی کاخ‌ها و کلیّت روم باستان هم دید. طراحی صحنه به هیچ وجه درخشان نیست و مشخص است بخش زیادی از کار با جلوۀ ویژه انجام شده است که همین مورد باعث شده این بازسازی چندان طبیعی نباشد! اما در همین زمینه، طراحی لباس بسیار خوب است و به لطف دخالت نداشتن جلوه‌های ویژه توانسته بازنمایی خوبی از ۱۸۰۰ سال پیش باشد!

یکی از معدود نقاط قوت فیلمنامه بازنمایی ابتذال و فساد در امپراتوری روم باستان است. کاراکتر امپراتور‌ها که کاملا اغراق شده هستند به نظرم کارکرد درستی در فرم اثر دارند. فیلم با دیالوگ‌های فراوانی که از دهان کاراکتر‌ها –گاه به شکلی غیرقابل باور و شعاری- بیرون می‌آید انتقادات فراوانی نسبت به این امپراتوری دارد و خوشبختانه نمود این دیالوگ‌ها در فیلم دیده می‌شود. اکثرا به فکر زدن زیر آب دیگری و رسیدن به منصب هستند و طبیعی است که در حکومتی که پادشاهانش دو دیوانه به نام‌های «گتا» و «کاراکالا» هستند چنین اتفاقی هم بیفتد.

نقد و بررسی فیلم Gladiator II | در ستایش «گلادیاتور» - گیمفا
شخصیت پردازی پادشاهان دوقلوی فیلم با اینکه اغراق‌آمیز است اما کاملا در راستای کلّیت اثر است تا فساد و ابتذال روم را نمایش دهد.

اما بزرگترین نقطۀ قوت فیلم ادای احترام به نسخه اصلی است. در واقع «گلادیاتور ۲» با اینکه به طور جداگانه فیلم خوبی نیست؛ اما کاملا خدمتگزار فیلم اول است. به نظر می‌رسد ریدلی اسکات خودش متوجه ضعف‌های فراوان فیلم شده است و به همین خاطر حداقل تلاشش را برای حفظ خاطرات خوب فیلم اول می‌کند. حقیقتا قهرمان و محبوب‌ترین شخصیت داستان همان کاراکتری است که در فیلم غایب است! ماکسیموس دسیموس مریدیوس (با نقش آفرینی جاودانۀ راسل کرو)! همگان دیالوگ‌های او را به زبان می‌آورند و از او به نیکی یاد می‌کنند. حتی در فصل پایانی اثر ماکرینوس (دنزل) تقریبا لوشس (پل مسکال) را شکست داده است و این تنها زرۀ پدرش ماکسیموس است که او را زنده نگه می‌دارد. این ادای احترام حتی در فلش‌بک‌هایی از راسل کرو و استفاده از تم موسیقی متن بی‌نظیر و مسحورکنندۀ هانس زیمر هم دیده می‌شود. البته ریدلی اسکات در این خاطره‌بازی‌ها و اسطوره‌سازی‌ها به خوبی اعتدال را نگه داشته و به هیچ وجه باعث از حد خارج شدن این نوستالژی نمی‌شود بلکه دقیقا به بهترین شکل ممکن کار خودش را انجام می‌دهد.

اما فیلم «گلادیاتور ۲» ۲ سکانس تماشایی هم دارد که در ذهن من باقی خواهد ماند. اولی سکانس مبارزۀ ژنرال آکاسیوس با لوشس در کولوسئوم است. نقش آفرینی پدرو پاسکال در این سکانس قوی است و درکنار صداگذاری قدرتمندانه و کارگردانی خوب، سکانس تماشایی خلق می‌شود. در همین سکانس است که لوشس تحت تاثیر ژنرال قرار می‌گیرد و از همین نقطه چرخش کاراکتر اصلی اتفاق می‌افتد.

نقد و بررسی فیلم Gladiator II | در ستایش «گلادیاتور» - گیمفا
نبرد تماشایی ژنرال آکاسیوس (پدرو پاسکال) و لوشس (پل مسکال) | بازی‌ها، صداگذاری، موسیقی و کارگردانی در این سکانس کیفیت بالایی دارد.

دومین سکانسی که به نظرم می‌توان از آن به عنوان به‌یادماندنی‌ترین سکانس فیلم «گلادیاتور ۲» یاد کرد سکانس پایانی است. جایی که لوشس در میان ۲ لشکر می‌ایستد و با صدایی بلند فریاد بازسازی روم سر می‌دهد و تم موسیقیِ جادویی هانس زیمر از نسخۀ اول (که به نظرم جزو بهترین تم موسیقی‌های تاریخ سینماست) پخش می‌شود و ریدلی اسکات در این سکانس حقیقتا خودش را بار دیگر نشان می‌دهد و آقایی می‌کند! نقش‌آفرینی پل مسکال هم در این سکانس حماسی است و کلا این سکانس جزو استثناهایی از فیلم است که همه چیزش با یکدیگر جور است و حقیقتا یک صحنه حماسی تولید می‌شود؛ همانی که از اول انتظارش را می‌کشیدیم.

نقد و بررسی فیلم Gladiator II | در ستایش «گلادیاتور» - گیمفا
سکانس باشکوه پایانی همان چیزی است که از ریدلی اسکات و «گلادیاتور ۲» انتظار می‌رفت. اگرچه برای داشتن سکانسی تماشایی خیلی دیر است؛ اما حداقل پایانی دیدنی را برای اثر رقم می‌زند.

«گلادیاتور ۲» به هیچ وجه نتوانسته در حد و اندازۀ نسخه اصلی ظاهر شود و مهم‌ترین دلیل، هم فیلمنامه پراشکال آن است که هم در شخصیت‌پردازی‌ها بسیار بد عمل کرده و هم خود روایتش بی‌جان است. اما «گلادیاتور ۲» را می‌توان ادای احترامی کامل به فیلم ماندگار «گلادیاتور» دانست و احتمالا لبخند رضایت «راسل کرو» پس از تماشای فیلم دیدنی خواهد بود.

نمره نویسنده به فیلم: ۶ از ۱۰

علی عبداللهی

منبع خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *