مجموعه جزئیات فیلم Thor جهان سینمایی مارول

در طول دو هفته گذشته من عناوین فاز اول جهان سینمای مارول را مورد بررسی قرار دادم و دنیایی از جزئیات پنهان را در کنار هم کشف کردیم؛ حالا نوبت به فیلم Thor رسیده است.

یکی از سخت‌ترین بخش‌های داستان‌گویی معرفی شخصیت‌های جدید می‌باشد. این مسئله در جهان‌های گسترده دشوارتر نیز می‌شود. سوالات بیشماری باید در حین پروسه ساخت اثر جدید مورد بررسی قرار بگیرند؛ سوال‌هایی چون شخصیت جدید چه جایگاهی خواهد داشت؟ آیا این کاراکتر با سایر شخصیت‌ها همخوانی دارد؟ داستان کاراکتر مد نظر چگونه در این جهان روایت خواهد شد؟ با در نظر گرفتن تمامی این جوانب، کنت برانا، جی مایکل استرازینسکی و مارک پروتوسویچ به بهترین شکل توانستند شخصیت تور (Thor) را معرفی کنند. البته قسمت اول چهارگانه تور نتوانست نظر مثبت منتقدین و طرفداران را به همراه داشته باشد. بسیاری از مخاطبین داستان این اثر را کلیشه‌ای خطاب کردند و باور داشتند که شخصیت تور در جهان کمک بوک‌ها از پیچیدگی بسیار بالاتری برخوردار است.

البته این حرف با حقیقت فاصله چندانی ندارد. با این وجود جزئیات و دیتیل‌های هیجان‌انگیز بسیاری در معرفی خدای رعد و برق وجود دارند.

از اولین فیلم کمیکی بوکی سم ریمی تا کارگردانی پروفسور لاکهارت

کنت برانا کارگردان فیلم thor
چه کسی می‌توانست تصور کند نقطه ارتباط میان هری پاتر و مارول پروفسور لاکهارت باشد

درست مثل همه مطالب پیشین، نگاه دقیق به این فیلم را با پروسه ساخت آن شروع می‌کنیم. شاید برایتان جالب باشد بدانید پیش از ساخت سه‌گانه Spider-Man، سم ریمی قصد تولید فیلم تور را داشت. البته ریمی در سال ۱۹۹۱ این پروژه را ترک کرد و عنوان سینمایی تور وارد جهنم تولید (Development Hell) شد. جهنم تولید به حالت تعلیق عنوانی گفته می‌شود که تا سال‌ها دیتیلی در مورد آن منتشر نمی‌شود. در این بازه زمانی متیو وان مسئولیت کارگردانی این اثر را به عهده داشت اما استودیو مارول در سال ۲۰۰۸ وان را اخراج کرد. مدیریت پروژه تور به کنت برانا واگذار شد. شاید برای طرفداران جهان جادویی هری پاتر جالب باشد که برانا بازیگر نقش پروفسور لاکهارت بود. برانا توانست با بودجه ۱۵۰ میلیون دلار عنوان تجاری موفق دیگری را برای مارول به ارمغان بیاورد.

مارک پروتوسویچ یکی از بزرگترین طرفدارهای کمیک بوک‌های شخصیت تور بود. استودیو مارول نیز به همین دلیل او را برای مدیریت نویسندگی داستان انتخاب کرد. این نویسنده قصد داشت داستان ریشه‌ای (Origin) متفاوتی از یک ابرقهرمان ارائه دهد. به جای قهرمانی که قدرت‌های خود را برای اولین بار به دست می‌آورد، ما شاهد موجودی خدامانند بودیم که قدرت خود را از دست می‌دهد. البته متیو وان پیش از اخراج شدن توانست فیلمنامه‌ای ارائه دهد که هزینه ساخت آن برابر با ۱۵۰ میلیون دلار باشد. نسخه اورجینال Thor بیش از ۳۰۰ میلیون دلار برای ساخت هزینه می‌برد. همانطور که در بررسی عنوان Iron Man 2 به آن اشاره کرده بودم، در صحنه پس از تیتراژ این اثر بود که برای اولین بار به کاراکتر تور اشاره شد.

از قهرمان پنهان داستان تا اولین حضور شهری همیشه آشنا در فیلم Thor

شهر تونزبرگ در جهان mcu
شهر تونزبرگ در عناوین بیشماری از جهان MCU حضور پیدا کرد و در نهایت به آزگارد نوین تبدیل شد

حالا نوبت به آن می‌رسد تا خود فیلم را مورد بررسی قرار دهیم. در نگاه اول از عنوان تا تمرکز داستان، تور به نظر شخصیت اصلی داستان می‌آید. اما روایت اصلی این فیلم درباره تور نیست. در اکثر آثار سینمایی قهرمان داستان یا پروتاگونیست، واکنشگرا است. این مسئولیت آنتاگونیست یا شخصیت منفی فیلم است که کنشگرا باشد. در بیان ساده‌تر آنتاگونیست عمل می‌کند و پروتاگونیست به عمل مذکور واکنش نشان می‌دهد. جنبه دیگری که قهرمان داستان را از دشمن وی جدا می‌کند، تغییرات شخصیتی اوست. تور در این داستان تغییر چندانی نمی‌کند. حتی در انتهای فیلم نیز این شخصیت به عدم لیاقت برای حکومت خود اشاره می‌کند. کاراکتری که بیشترین میزان تغییر را طی وقایع حاضر در عنوان مورد نظر تجربه می‌کند، کسی نیست جز خدای شیطنت، برادر ناتنی تور، لوکی!

از بسیاری از جهات نقش تور در این اثر شباهت زیادی به نقش او در Infinity War دارد. صحنه‌ای که کاراکتر مذکور تبر خود را به سمت تانوس پرتاب می‌کند، تقریباً کپی برابر اصل سکانس مبارزه او با زره Destroyer است. کنت برانا طی مصاحبه‌ای به این موضوع پرداخت که قصد داشت در صحنه آغازین این فیلم ۹ قلمرو را در کهکشان به نمایش بگذارد. وی برای معرفی جنبه کازمیک (Cosmic) مارول نقشه‌های بسیاری داشت. در سکانس‌های آغازین Thor ما فلشبکی داریم به شهر تونزبرگ نروژ؛ شهر مورد نظر در عناوین متعددی از جهان سینمای مارول حضور دارد. یکی از این حضورها متعلق به فیلم Captain America the First Avenger است. در نهایت همین شهر بود که به نیو آزگارد (New Asgard) تبدیل شد.

از داستان ریشه‌های متفاوت تا طلسم چکش تور

تفاوت چکش تور در کمیک‌ها و فیلم thor
سلاحی که در کمیک بوک‌ها ظاهری کاملاً متفاوت و ریشه‌ای بسیار پیچیده‌تر و جذاب‌تر دارد

نبرد میان لافی و اودین اقتباسی مستقیم است از داستان‌های حاضر در کمیک بوک‌های مارول. البته این کمیک بوک‌ها هم به صورت مستقیم از اساطیر نورث برای خلق شخصیت‌های تور و اودین استفاده کردند. تفاوت‌های بسیار و بعضاً کلیدی میان اودین اسطوره‌ها و اودین مارول وجود دارند. برای مثال؛ در مارول اودین چشم خود را در نبرد با لافی از دست داد. این در حالی است که اودین اسطوره‌ها چشم خود را برای به دست آوردن دانش فدا کرد. بعدها در Thor Ragnarok فرزند پیرو راه پدر شده و چشم خود را در مبارزه از دست می‌دهد. اودین داستانی از گذشته را برای فرزندان خود تعریف می‌کند. در نقطه میانه فیلم، مخاطب متوجه می‌شود که داستان مذکور در اصل Origin لوکی است. این موضوع باری دیگر روی پروتاگونیست بودن لوکی تاکید می‌کند.

حتی صحنه آغازین فیلم از آزگارد هم روی بخش زیرین سیاره که منجمد شده است روی هویت نهان تمرکز دارد. داخل خزانه اودین آرتیفکت‌های مهم و باارزش بی‌شماری را می‌توانیم مشاهده کنیم. کاسکت زمستان‌های باستانی فراست جاینت‌ها (Frost Giants’ Casket of Ancient Winters) یکی از آن آرتیفکت‌ها است. در این صحنه، ما چکش میولنیر (Mjolnir) را مشاهده می‌کنیم. با توجه به کمیک بوک‌ها، روی این چکش نوشته شده “هر آنکس که این چکش را به دست گرفته، چنانچه لایق باشد قدرت تور را به دست خواهد آورد.” اگرچه در نسخه MCU ما شاهد چنین نوشته‌ای نیستیم، روی قسمت بالایی چکش دیسکی قرار گرفته که نوشته‌های فوتارکی (Futhark Runes) روی آن حکاکی شده‌اند. در صورت ترجمه نوشته‌های مذکور جمله “هر آنکس که این چکش را به دست بگیرد ارباب رعد و برق و طوفان است” را می‌توانیم مشاهده کنیم.

از خدایانی که در سایه‌ها می‌نشینند تا اودین و سنگ‌های بینهایت پیش از فیلم Thor

حضور خدایان خدایان آزگارد در فیلم thor
موجوداتی که فرای تصور مخاطبین قدرتمند هستند و حکم خدایان خدایان آزگار را دارند

با دقت کردن به سکانس خزانه اودین می‌توانیم دنیایی از ایستر اگ‌ها و جزئیات پنهان را مشاهده کنیم. برای کسانی که به مسائل این چنینی علاقه دارند، صحنه مورد نظر حکم تماشای بهشت را دارد. اولین شیئی که آن را مشاهده می‌کنیم Tuning Fork است که از آن می‌توان برای احضار هیولاها استفاده کرد. شعله ابدی (The Eternal Flame) آرتیفکت دیگری‌ست که در این فضا قرار گرفته است. بعدها در Thor Ragnarok از این شئ برای فرا خواندن سورتور (Surtur) استفاده می‌شود. از چشم وارلاک‌ها (Warlock’s Eye) برای کنترل ذهن مردم بهره برده می‌شود. جالب‌ترین و عجیب‌ترین آرتیفکت موجود در این مکان تبلت سنگی زندگی و زمان است که می‌تواند زندگی یک فرد را طولانی‌تر کند. با توجه به نوشته‌های نگاشته شده روی این تبلت، جمله “آنها که بالا در سایه‌ها نشسته‌اند” را می‌توانیم مشاهده کنیم. این نوشته دیپ کات‌ترین دیتیل موجود در سکانس خزانه اودین است.

برای کسانی که کمیک بوک‌های مارول را تاکنون مطالعه نکرده‌اند، نام Those Who Sit Above in Shadow یادآور موضوع خاصی نیست. طرفداران کمیک بوک‌های مارول این اسم را به عنوان لقب خدایانی که خدایان آزگارد را مدیریت می‌کنند می‌شناسند. بزرگترین اشاره موجود در این اتاق به دستکش بی‌نهایت (Infinity Gauntlet) حاضر در آن تعلق دارد. بعدها در عنوان Thor Ragnarok هلا به قلابی بودن این سلاح اشاره کرد. البته در سال انتشار، حضور این دستکش موضوع متفاوتی را به میان می‌آورد. بسیاری از طرفداران باور داشتند که شیء مذکور به گذشته اودین و تلاش او برای به دست آوردن سنگ‌های بی‌نهایت اشاره دارد. شاید اودین زمانی این دستکش را کنار گذاشته که سیاره وورومیر برای به دست آوردن سنگ روح از او درخواست کرده تا دختر خود هلا را قربانی کند.

از ری استیونسون افسانه‌ای تا زاغ‌های اودین

تفاوت اودین در thor و assassin's Creed
تفاوت میان اودین جهان سینمایی مارول (راست)، مبارزی طلایی، با اودین اسطوره‌ها (چپ)، ژنده‌پوشی دانا

در نسخه اورجینال معرفی شدن سیاره آزگارد، ما با نسخه‌های بالغ تور و لوکی آشنا می‌شدیم. تور جام خود را در آتش می‌انداخت و لوکی نیز نوشیدنی یکی از خدمت‌کارها را به مار تبدیل می‌کرد. تماشای این صحنه را در یوتیوب حتماً پیشنهاد می‌کنم. این صحنه اشاره‌ای بود به ریشه اسطوره‌ای کاراکتر لوکی به عنوان پدر مار میدگارد (Midgard Serpent). در نهایت این صحنه با صحنه تاجگذاری تور جایگزین شد و ما نتوانستیم معرفی باشکوه دو کاراکتر را در کنار هم مشاهده کنیم. صحنه جشن تور مخاطبین را با بانو سیف (Lady Sif) آشنا می‌کند. جالب اینجاست که شخصیت مذکور در اسطوره‌ها همسر تور است. البته گروه سه جنگجو (Warriors 3) هم در این سکانس حضور دارند. بازیگر نقش وولستاگ برای بسیاری از طرفداران جهان مارول و استار وارز آشنا خواهد بود. ری استیونسون مسئولیت ایفای نقش شخصیت پانیشر را پیش از این فیلم و کاراکتر بیلن اسکول (Baylan Skoll) را در سریال Ahsoka پس از این فیلم به عهده داشت.

مادر تور، فریگا، نیز در این فیلم حضور بسیار کوتاهی دارد. جالب‌ترین صحنه مربوط به فریگا در جشن تاجگذاری تور به وقوع می‌پیوندد. لحظه‌ای که اودین تور را به عنوان اولین فرزند خود می‌نامد، فریگا با نگرانی و کمی خشم همسر خود را نگاه می‌کند. مطمئناً این صحنه ربطی به حضور هلا در آینده MCU نداشت اما با گذر زمان این معنی به آن نسبت داده شده است. روی تاج و تخت اودین دو زاغ قرار گرفته‌اند. این حیوان‌های نجیب در نگاه اول تمرکز و توجه مخاطب را به خود جلب نمی‌کنند. اما کسانی که با اساطیر نورث آشنا هستند، این دو زاغ را با نام‌های هوگین (فکر) و مونین (حافظه) می‌شناسند. آنها برای اودین از میدگارد خبر می‌آورند. برای مشاهده وفادارترین نسخه این زاغ‌ها بازی Assassin’s Creed Valhalla را پیشنهاد می‌کنم.

از پل رنگین کمانی آزگارد تا پیشگویی نهفته در فیلم Thor

پل رنگین کمانی بایفراست فیلم thor در کمیک بوک‌ها
ظاهر بسیار ساده‌تر، متفاوت‌تر و کودکانه‌تر پل بای‌فراست در کمیک بوک‌ها تاکنون تغییر نکرده است

اودین به ساخته شدن میولنیر در قلب ستاره‌ای در حال مرگ اشاره می‌کند. بعدها در فیلم Infinity War صحنه ساخته شدن سلاحی مشابه را مشاهده می‌کنیم. مراسم تاجگذاری تور با حمله فراست جاینت‌ها به خزانه اودین متوقف می‌شود. این رویداد به پادشاهی لوکی در صحنه‌های بعدی فیلم اشاره دارد. اینجاست که اودین زره Destroyer را فرا می‌خواند. در کمیک بوک‌ها از دست این زره برای جایگزین کردن عضو قطع شده تور استفاده می‌شود. لوکی تور را برای انتقام گرفتن از فراست جاینت‌ها تشویق می‌کند. کوین فایگی ساخت و به تصویر کشیدن بای‌فراست (Bifrost) را سخت‌ترین قسمت فیلم اول تور می‌داند. در کمیک بوک‌ها این پل معمولاً یک رنگین کمان بوده که زمین را به آزگارد متصل کرده است. ظاهر پل، در این فیلم، تغییر کرده و مخاطبین پلی شیشه‌ای را می‌بینند که با برخورد نور ظاهری رنگین کمانی پیدا می‌کند.

هایمدال به پوشش کم لوکی اشاره کرده و می‌گوید که او برای سفر به یوتنهایم آماده نیست. این صحنه نیز اشاره دیگری به ریشه‌های فراست جاینتی لوکی دارد‌. هایمدال به صورت مختصر به این موضوع می‌پردازد که تاکنون هیچ دشمنی نتوانسته از نگاه او پنهان شود. در اساطیر نورث، هایمدال قابلیت مشاهده تمامی وقایع جهان هستی را به صورت همزمان دارد. این ضعفی که در هایمدال مشاهده می‌کنیم، ممکن است زمینه‌ساز آغاز رگناروک باشد. در داستان‌های مذکور، لوکی مسئولیت شروع آخرالزمان وایکینگ‌ها را به عهده دارد. البته صحنه‌های مربوط به نبرد تور و دوستان او با فراست جاینت‌ها نیز در انتهای خود به یکی از نکات جذاب اساطیر نورث اشاره می‌کنند.

از پیشینه وحشتناک اسب اودین تا بزرگ‌ترین حفره داستانی MCU

اودین و اسلیپنیر در جهان سینمایی مارول
این نسخه از اسلیپنیر وفادارترین اقتباس ممکن از اسب افسانه‌ای اودین بوده که تاکنون ساخته شده است

اودین با اسب هشت پای خود از راه می‌رسد. در اساطیر نورث، پیشینه این اسب (به نام اسلیپنیر) کمی آزاردهنده است. تنها چیزی که می‌توانم با آن اشاره کنم پدر این موجود نجیب می‌باشد؛ لوکی پدر اسلیپنیر است… در کل باید بگویم که تمامی موجودات وحشتناک افسانه‌های نورث فرزندان لوکی هستند؛ حتی هلا الهه جهان مردگان. تام هیدلستون برای ایفای نقش این شخصیت از کاراکتر ایاگو در اتلو و ادموند در شاه لیر الهام گرفت. هر دوی این کاراکترها شخصیت‌های منفی پلیدی هستند که از سر حسادت اقدام به اعمال شرور خود می‌کنند. در شاه لیر، ادموند فرزند نامشروع ارل گلوشتر است. همینن موضوغ تنها یکی از شباهت‌های میان کاراکترهای ادموند و لوکی است. ادموند به برادر ناتنی خود که روزی صاحب تاج و تخت خواهد شد حسادت می‌کند. در نهایت ادموند پدر خود را فریب می‌دهد تا برادرش را تبعید کند. همانطور که می‌توانید مطالعه کنید، عنوان Thor شدیداً تحت تاثیر شاه لیر ساخته شده است.

اودین پیش از پرتاب میولنیر، جادویی باستانی را روی آن اجرا می‌کند و لاینی را به زبان می‌آورد که پیش از این به قرار گرفتن آن روی چکش تور در کمیک‌ها اشاره کرده بودم؛ Whosoever Holds This  Hammer, if He be Worthy Shall Possess the Power of Thor. البته این جادو بارها در جهان سینمای مارول زیر سوال برده شده است و می‌توان آن را یکی از بزرگترین حفره‌های داستانی مارول خطاب کرد. با این وجود در نهایت کاپیتان توانست صحت آن را در فیلم Endgame اثبات کند. این شخصیت‌ها تنها کسانی هستند که تاکنون از قدرت تور (یا رعد و برق) حاضر در میولنیر اسفتاده کرده‌اند.

از علاقه وحشتناک به نمای هلندی تا حضور اول کنسل شده هنک پیم در فیلم Thor

استفاده از نمای هلندی در فیلم thor
در عنوان Thor صحنه‌های بیشماری وجود دارند که با تکنیک نمای هلندی ضبط شده‌اند

فرود تور و میولنیر در صحرای نیو مکزیکو از کمیک بوک‌ها الهام گرفته است. برای کسانی که با فیلمبرداری و قواعد آن آشنایی ندارند هم حضور بیش از حد Dutch Angle یا نمای هلندی/زاویه هلندی را در طول فیلم حس می‌کنند. نما یا زاویه هلندی به تکنیک فیلمبرداری گفته شده که در آن دوربین تا حدودی به سمت چپ یا راست خم شده است و همه چیز به صورت مایل دیده می‌شود. برانا دلیل این تصمیم هنری را پنل‌های کمیک بوک‌ها خطاب کرد. در همین فیلم بود که برای اولین بار میم برق گرفتگی خدای رعد و برق آغاز شد. البته چنین اتفاقی در Thor کاملاً طبیعی‌ست چرا که این شخصیت قابلیت‌های خود را از دست می‌دهد. اسم شهری که شاهزاده ما به آن می‌رود پوئنته آنتیگوئو می‌باشد. در زبان اسپانیایی نام این شهر “پل باستانی” معنی می‌شود. شاید اسم این مکان دورافتاده از پل جادویی آزگارد می‌آید.

اعضای حاضر در فیلم، پل آزگارد را با اصطلاح پل روزن انیشتینی یا، در بیانی دیگر، یک سیاهچاله توصیف می‌کنند. در نقطه‌ای از فیلم سلویگ بدون نام بردن از بنر به او اشاره می‌کند. به گفته سلویگ، بنر پایه‌گذار تکنولوژی رادیو اکتیوی گاما است. در صحنه‌ای حذف شده، این دانشمند به هنک پیم نیز اشاره می‌کرد. البته شخصیت پیم بعدها در فیلم Ant-Man برای اولین بار به صورت فیزیکی حاضر شد. جالب اینجاست برای فیلمی که ادعای اقتباس از اساطیر نورث را دارد، نقاط الهام از افسانه‌های انگلیسی بسیار بیشتر مشاهده می‌شوند. برای مثال گرد هم آمدن افراد بی‌شمار برای تلاش جهت بلند کردن میولنیر اشاره‌ای مستقیم به افسانه شاه آرتور دارد. اولین شخصی که سعی در بلند کردن چکش دارد، مایکل استرازینسکی، یکی از نویسندگان کمیک‌های تور است.

از هویت مخفی فراموش شده تور تا حضور اول در کمیک‌ها

هویت مخفی تور دونالد بلیک
بله، شخصیت تور تا مدت‌ها با هویت دکتر دونالد بلیک در جهان مارول پنهان شده بود

در همین صحنه‌های مربوط به چکش تور است که شاهد حضور افتخاری استن لی هستیم. لی تلاش می‌کند تا میولنیر را با استفاده از ماشین خود بلند کند. در صحنه‌ای دیگر، ما می‌توانیم ماشین خراب شده او را بیرون از داینر (رستورانی کوچک) مشاهده کنیم. جین به تور یک تیشرت می‌دهد و روی این لباس نام دونالد بلیک نوشته شده است. برای کسانی که نمی‌دانند این اسم تا مدت‌ها هویت پنهان تور بود. البته پس از صحنه حماسی “من آیرون من هستم”، جهان سینمایی مارول تا حد امکان از هویت‌های پنهان فاصله گرفته بود. در حالی که شخصیت به ظاهر اصلی داستان مشغول خوردن و آشامیدن است، این لوکی‌ست که در آزگارد به هویت حقیقی خود پی می‌برد. از هر زاویه‌ای که به داستان عنوان Thor نگاه کنیم، لوکی پروتاگونیست حقیقی ماست. البته با گذر زمان این شخصیت، میان طرفداران، به جایگاهی بالاتر از برادر خود دست یافت.

خود اودین نیز اعتراف می‌کند که باور داشت پادشاهی با خون آزگاردی و یوتنهایمی می‌تواند این دو قلمرو را به صلح دائمی برساند. جین به تور اخطار می‌دهد که دیگر چیزی را متلاشی (Smash) نکند. این لاین بعدها در اثر Thor Ragnarok، زمانی که تور به هالک هشدار می‌دهد، به کار رفت. خارج از شهر، ما ایستر اگ‌های متعددی را مشاهده می‌کنیم. برای مثال مخاطبین متوجه می‌شوند که نام قهرمانان فوتبال آمریکایی شهر، The Vikings می‌باشد. بیلبورد دیگری نیز دیده می‌شود که روی آن جمله جالبی نوشته شده است؛ ماجراجویی به سمت راز (Journey into Mystery). این عنوان در اصل نام سری کمک بوک‌هایی بود که تور در آنها برای اولین بار معرفی شد.

از فرزند کال و حضور اول هاوک‌آی تا ادای احترام به آرتور سی کلارک در Thor

دیدار تور و کالسون در فیلم thor
یکی از این شخصیت‌ها در لیست محبوب‌ترین کارکترهای مارول قرار دارد و دیگری تور است

کالسون را مشاهده می‌کنیم که از داستان فیلم Iron Man 2 به نیو مکزیکو آمده است. سیت‌ول نیز در کنار او حضور دارد. البته بعدها معلوم شد که شخصیت مذکور یکی از ماموران هایدرا در شیلد است. در حالی که اودین به خوابی عمیق فرو رفته، می‌توانیم مشاهده کنیم که زاغ‌های او ناپدید شده‌اند. این دو موجود به بالای تخت استراحت اودین نقل مکان کرده‌اند. سلویگ کتابی کودکانه درباره افسانه‌های نورث را مطالعه می‌کند. در این کتاب ما اودین و تور را مشاهده می‌کنیم که با مکعبی آشنا در حال عبور از پل بای‌فراست هستند. طرفداران بعدها متوجه شدند که اودین تسارکت را در تانزبرگ نروژ پنهان کرده بود. تور وارد محدوده ممنوعه شیلد شده و مخاطبین مارول نیز برای اولین بار با مامور بارتون، معروف به هاوک‌آی (Hawkeye)،‌ آشنا می‌شوند. از آنجایی که تور هنوز آمادگی ندارد نمی‌تواند میولنیر را بلند کند. در صحنه بعدی ما مشاهده می‌کنیم که هایمدال در حال تماشای عذاب کشیدن تور بوده از این بابت غمگین است.

جین و سلویگ بر سر تفاوت میان جادو و علم دعوا می‌کنند. فاستر به یکی از سخنان معروف آرتور سی کلارک اشاره می‌کند؛ هر تکنولوژی بیش از حد پیشرفته‌ای برای انسان‌ها تفاوتی با جادو ندارد. برای کسانی که نمی‌دانند، کلارک نویسنده مشترک شاهکار ۲۰۰۱: A Space Odyssey است و در کنار نویسنده یک آینده‌نگر نیز خطاب می‌شود. بسیاری از آثار او با گذر زمان به حقیقت تبدیل شده‌اند. این کانسپت باعث شده تا پایه و اساس جهان سینمایی مارول در مرز خاکستری میان علم و جادو قرار بگیرد. به همین دلیل است که موضوعات جادویی چون سفر در زمان فیلم Endgame، داخل MCU، پایه و اساس علمی دارند. البته در نهایت هم یک جادوگر به بهترین شکل کانسپت سفر در زمان مارول را توضیح داد. پس شاید تفاوت میان جادو و علم بیشتر از تصور شخصیت‌های این جهان است.

از تنها قلمرویی که تاکنون ندیده‌ایم تا اشاره‌ای دیگر به انجمن S.W.O.R.D

نماد رسمی انجمن sword
انجمنی که هیچوقت در فازهای اول نتوانست به خوبی برادر خود (SHIELD) بدرخشد؛ S.W.O.R.D

توضیحات تور درباره ایگدراسیل (درخت زندگی) بدون استثنا از اساطیر نورث می‌آیند. جالب اینجاست که ما تاکنون ۸ قلمرو از ۹ قلمرو نورث را در جهان مارول مشاهده کرده‌ایم. تنها قلمرویی که تا به امروز برای مخاطبین به نمایش گذاشته نشده، آلفهایم (قلمرو لایت الف‌ها) است. سیت‌ول با تماشای زره Destroyer ابتدا تصور می‌کند که یکی از سازه‌های تونی استارک می‌باشد. در کمیک بوک‌های Fear Itself استارک زره Destroyer را از آزگارد به دست می‌آورد. تور مامور کالسون را فرزند کال خطاب می‌کند چرا که در فرهنگ نورث باستان اشخاصی که سون یا همان سان (Son) در انتهای نام خود داشتند، در حقیقت اسم پدر خود را (مانند Thor Odinson) مورد استفاده قرار می‌دادند. لوکی تور را با ساختن نسخه تقلبی خود فریب می‌دهد؛ ترفندی که بارها برای فریب برادرش مورد استفاده قرار داده است. در نهایت هم قهرمان حقیقی داستان بزرگترین تغییر را تجربه می‌کند؛ جدایی از خانواده ناتنی و پذیرش ذات پلید خود.

صحنه پس از تیتراژ این فیلم نیز به پروژه پگاسوس (Pegasus) برای مطالعه تسارکت اشاره می‌کند. جالب اینجاست که صحنه حذف شده‌ای وجود دارد که در آن سلویگ مرکز داده‌های سورد (S.W.O.R.D) را مورد بررسی قرار داده بود. آیا شما هم با پروتاگونیست بودن لوکی موافق هستید؟ دیتیل دیگری وجود داشت که در این مطلب به آن پرداخته نشد؟ حتماً نکات کشف شده خود را در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید. امیدوارم که از این مطلب لذت برده باشید. در صورتی که به مطالعه جزئیات فیلم Iron Man 2 علاقه دارید، وارد این لینک شوید.

منبع: گیمفا

Dante2099

منبع خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار کسب و کارها